جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
مروری بر چالش‌های یک راهکار برای مردمی شدن دولت و اقتصاد
تمرکززدایی می‌تواند از طریق توسعه اختیارات واحد‌های محلی و گسترش همکاری مردم در حکمرانی، زمینه دموکراسی و مردم‌سالاری را فراهم نماید. با وجود تمام منافع قابل ذکر برای این سیاست، در مورد اجرای آن به برنامه‌های چند ساله نیاز است و اجرای یکباره‌ی آن، ممکن است با نتایج منفی همراه شود.
کد خبر: ۸۵۵۵
۲۱ فروردين ۱۴۰۱ | ۱۲:۰۰

آیا دستوری و یک شبه می‌توان تمرکززدایی داشت؟

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه اقتصاد - مهدیه مرادی‌زاده: یکی از دغدغه­‌های اصلی هر دولتی در جهت رسیدن به رشد و توسعه، بهبود کیفیت حکمرانی است. امروزه تمرکززدایی به عنوان یکی از شیوه­‌های بهبود حکمرانی، بهبود توزیع درآمد و کاهش فساد مطرح می‌شود. این سیاست به معنای انتقال برخی اختیارات و مسئولیت­‌ها از دولت مرکزی به واحدهای محلی است که با هدف افزایش بازدهی و کیفیت اداره هر بخش انجام می­شود. تمرکززدایی با توسعه اقتصاد محلی، حکمرانی مردمی و مشارکتی توأم با نظارت عینی دولت مرکزی، زمینه‌ساز دموکراسی و مردم‌سالاری می‌­شود. اگر در یک جامعه تمرکز قدرت در مرکز باشد و دولت مرکزی در رأس تصمیم­‌گیری برای تمامی امور باشد، نقش مشارکتی واحدهای محلی در تصمیم‌گیری برای مناطق خودشان ضعیف می‌شود و این امر باعث عدم کارآیی در تصمیم‌گیری‌ها می‌شود. در این راستا یکی از برنامه‌های دولت سیزدهم در لایحه بودجه 1401 بحث تمرکززدایی، تشکیل صندوق‌های توسعه و پیشرفت در استان‌ها و تنفیذ اختیار به شورای برنامه‌ریزی استان‌ها است.

 

  • آیا می‌توان برای کل کشور یک نسخه پیچید؟!

یکی از اشکالاتی که امروزه در کشور وجود دارد، تصمیم‌­گیری متمرکز در همه‌­ی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی است و در مورد بخش عمده‌­ای از موضوعات و مسائل مربوط به استان‌ها و شهرها، در پایتخت تصمیم­‌گیری می­‌شود؛ درصورتی‌که هر منطقه با نیازها و چالش­‌های خاص خود مواجه است و نمی‌شود از مرکزیت یک نسخه برای کل کشور پیچید. اکثر کشورها در جهان برای حل این مشکل به سراغ سیاست تمرکززدایی رفته‌اند. این سیاست با واگذاری درآمد و مخارج به واحد‌های محلی به دنبال رشد و توسعه منطقه‌ای و نهایتاً رشد اقتصادی کشور است. در مورد واگذاری مخارج، واحد‌های محلی چون با ترجیحات شهروندان خود و سلیقه آن‌ها آشنا هستند و همچنین به محل هزینه کردن درآمدها، نظارت نزدیک‌تری دارند، بهتر می‌توانند به برنامه‌ریزی در مورد مخارج خود بپردازند و تصمیم‌گیری‌های لازم را برای مخارج احتمالی داشته باشند. در مورد واگذاری درآمد، ارتباطات و شناخت بیشتر مسئولان محلی نسبت به مردم منطقه، می‌تواند اطلاعات مالی جهت دریافت مالیات را برای آن‌ها به‌راحتی قابل‌دستیابی کند. همچنین شناخت بهتر پتانسیل‌های محلی و آگاهی از زیرساخت‌های منطقه‌ای توسط مسئولان واحدهای محلی می‌تواند، به تخصیص بهینه منابع در منطقه و سرمایه‌گذاری صحیح و رشد تولید منطقه‌ای و متعاقب آن رشد اقتصادی کشور منجر شود.

 

  • فایده‌ها و فرصت‌ها

تمرکززدایی با کاهش وظایف و سنگینی بار مسئولیت دولت مرکزی، می‌تواند به ارتقای عملکرد نظارتی دولت مرکزی و انجام مطلوب‌تر سایر وظایف این دولت کمک نماید. همچنین درصورتی‌که این سیاست درست اجرا شود، می‌تواند مصداق بارز گسترش رفاه و کاهش محرومیت در هر بخش از کشور باشد. زمانی که درآمدهای هر بخش جمع‌آوری شوند و تخصیص منابع صورت گیرد، اولویت‌ها و محرومیت‌ها بیشتر نمایان می‌شود و بخش‌های محروم می‌توانند از کمک دولت مرکزی بهره‌مند شده و برای رفع محرومیت این مناطق به نحو مطلوب‌تری چاره‌اندیشی کند. مشارکت در تصمیم‌گیری، کاهش امکان فساد، افزایش شفافیت و پاسخگویی، استفاده از تجربه سایر بخش‌ها و خلاقیت، ایجاد رقابت بین استان‌ها در بهبود شرایط هر استان، شناسایی و استفاده از نخبه‌های هر استان، بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از دیگر فواید تمرکززدایی و تفویض اختیارات به استان‌ها است.

 

  • هزینه‌های محتمل

البته در کنار منافع ناشی از این سیاست، اجرای آن هزینه‌هایی را نیز به دنبال دارد که این هزینه‌ها می‌توانند یا ناشی از سطح تمرکززدایی مالی باشد که به سبب تشخیص نادرست سطح یا افراد به وجود می‌آید. یا ممکن است هزینه‌های ساختاری تمرکززدایی‌ باشند که به دلیل عدم انطباق ساختار این سیاست با ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه به وجود می‌آیند؛ بنابراین تمرکززدایی ممکن است با چالش­‌هایی شامل تضعیف وحدت ملی، گسترش اختلاف سلیقه در اداره هر بخش، مهاجرت افراد به مناطقی با امکانات بیشتر، عدم توازن و هماهنگی در بخش­های مختلف مواجه شود که با طراحی زیرساخت‌های مناسب، رعایت پیش­فرض­‌های مرتبط با این سیاست و استفاده از تجربه کشورهای موفق در اجرای آن، می‌توان بر این چالش‌­ها غلبه کرد و زمینه مشارکت مردمی در امور دولتی را فراهم نمود. همچنین باید در نظر داشت که فرایند تمرکززدایی یک امر تدریجی است و نمی‌شود انتظار داشت که یک‌باره و طی یک قانون، به‌صورت کامل اجرا شود؛ مثلاً در کشور فرانسه این سیاست به عنوان یک اصل مدیریتی پذیرفته شده است و در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است؛ اما باید در نظر داشت که اجرای این فرآیند قریب به 30 سال در این کشور به طول انجامیده است؛ بنابراین باید در نظر داشت که تغییر در قدرت واحد­های محلی و ماهیت آن­ها به یک‌باره و طی یک قانون امکان‌پذیر نیست و اجرای سریع آن ممکن است نتایج معکوسی به دنبال داشته باشد.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: