وقتی «کرومی» و «لابوبو» از «دارا و سارا» محبوب ترند/چرا کودکان عروسک های ایرانی را دوست ندارند؟

به گزارش شبکه خبری ایران ۲۴، شخصیتهای انیمیشنی که به خاطر محبوبیت در قالب عروسک، عکس روی نوشت افزارها، کیفها و... وارد بازار میشوند، در میان کودکان طرفداران زیادی دارند.
اکنون تعیین تم رنگی تولدها هم بستگی به آن دارد که کودک یا نوجوان، به کدام شخصیت کارتونی علاقهمند باشد.
شخصیتهای محبوب کارتونی که اغلب در قالب محصولات مختلفی همچون عروسک وارد خانهها میشوند، میتوانند تاثیر زیادی بر روی کودکان داشته باشند، از این رو بسیار مهم است که هر کشوری بر اساس فرهنگ خود، نسبت به تولید و معرفی انیمیشن ها و عروسکهای ملی اهتمام ورزد.
در ایران هم درباره این موضوع صحبتهای زیادی شده و تلاشهایی صورت گرفته که بارزترین آن ساخت عروسک «دارا و سارا» در سالهای گذشته بوده است.
اما این تلاشها هرگز نتوانسته مانع رشد روز افزون محبوبیت شخصیتهای کارتونی و عروسکی بیگانه در بین کودکان ایرانی شود.
در سالهای گذشته عروسکها و انیمیشن باربی، بعد از آن یونیکورن و اکنون نیز کرومی و لابوبو، شخصیتهای پر طرفداری در میان کودکان و نوجوانان هستند.
کرومی برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ به عنوان یک شخصیت منفی در انیمیشن (Onegai My Melody) معرفی شد. این شخصیت، اما حالا صرفا از قاب انیمیشن بیرون آمده و تبدیل به یکی از عروسکهای محبوب و پروفروش اسباببازی فروشیها تبدیل شده است.
لابوبو یک اسباب بازی کلکسیونی است که به دلیل طراحی خاص و متفاوتش، محبوبیت زیادی پیدا کرده است. این عروسکها با گوشهای بلند خرگوش مانند و دندانهای نیش تیز، چهرههایی متنوع دارند که میتوانند خندان، متعجب، اخمو یا حتی ترسناک به نظر برسند.
برخلاف تصور رایج، لابوبو بیشتر مورد توجه بزرگسالان قرار گرفته و به عنوان یک وسیله زینتی، از بند کیفها آویزان میشود.
این شخصیت توسط کاسینگ لانگ، هنرمند هنگ کنگی طراحی شده ویکی از شخصیتهای یک مجموعه داستانی است. این شخصیت الهام گرفته از افسانههای قدیمی اروپایی است.
نکته قابل توجه این است که این عروسکهای محبوب، بر اساس شخصیتهای شناخته شده و پرطرفدار انیمیشنی ساخته شدهاند. یعنی با داستان و قصه به مخاطب معرفی شده و سپس به صورت هدفمند برندسازی شده و در قالب عروسک یا دیگر محصولات وارد بازار شدهاند.
سارا حسنپور نقاش و عروسک ساز در گفت وگو با خبرنگار ایران ۲۴ درباره دلایل محبوبیت عروسکها توضیح داد: محبوب شدن یک عروسک فقط به ظاهرآن نیست. آدمها معمولا با چیزی ارتباط میگیرند که یک حس واقعی در آن ببینند. من هم به عنوان یک عروسک ساز، وقتی یک ماریونت را میسازم بیش از آنکه به زیبایی آن فکر کنم به این فکر میکنم که اگر این عروسک قرار بود نفس بکشد چه میگفت و چه احساسی داشت. عروسکی که شخصیت و قصه دارد، انگار حتی غم و لجبازی در نگاهش معلوم است و آن حس به دل مخاطب مینشیند.
این عروسک ساز در عین حال تاکید کرد: از نظر من جهانی شن فقط با حس و هنر نیست. باید حتما پشتش یک رسانه، برندینگ و بازار پشتیبانی قوی باشد. خیلی از عروسکهای ترند، یک تیم بازاریابی حرفهای پشتیبانشان است.
حسنپور با بیان اینکه بچهها با عروسک هایشان زندگی میکنند، همانطور که ما در بچگی این کار را کردیم و با آنها زندگی کردیم، درباره تاثیر شخصیتهای عروسکی و کارتونی بر رفتار کودکان گفت: وقتی عروسکی میسازم احساس میکنم که عروسک شخصیت و حس و حال دارد. حتی اگر به بازی بچهها نگاه دقت کنید میبینید که با عروسکها حرف میزنند، از آنها کمک میخواهند و برایشان نقشی تعریف میکنند. وقتی عروسکی مثل لابوبو که ظاهر خشن یا رفتار نادرستی دارد معروف میشود، نمیتوان از کنار آن ساده عبور کرد. بچهها از دل بازی دارند دنیایشان را تمرین میکنند. اگر این بازی با عروسکی باشد که با خشونت و بی احساسی محبوب شده، بچهها این ویژگی برایشان عادی میشود و در ناخودآگاهشان تاثیر میگذارد. بچه فکر میکند این رفتارها جذاب است و اگر اینطور رفتار کند معروف میشود.
وی گفت: باید بدانیم داریم از طریق عروسک چه نوع نگاه و چه مدل ارتباطی را به بچهها منتقل میکنیم. خشونت، بی تفاوتی یا لحن تند اگر در عروسک و شخصیتهای کارتونی طئوری نمایش داده شود که باعث جذابیت آن شخصیت شود، این ویژگیها به مرور جزئی از اخلاقیاتشان میشود.
حسن پور در پاسخ به این سوال که چرا تلاشهای داخلی برای معرفی عروسکهای ملی چندان موفق نبوده و مقهور نمونههای خارجی شده است، عنوان کرد: فکر میکنم موفق نبودن این پروژهها به خاطر این است که پشتش داستانی وجود ندارد. نمیتوانیم فقط یک لباس محلی تن عروسک کنیم و انتظار داشته باشیم کودک به آن حساس تعلق کند. بچهها دنبال تخیل و همذات پنداری هستند. باید بتوانند با عروسک ارتباط برقرار کنند. اما وقتی عروسک قصه نداشه باشد رابطه هم شکل نمیگیرد.
این هنرمند عروسک ساز افزود: برای نوروز عروسک عمو نوروز را زیر نظر استاد مرضیه محبوب ساختیم. هر کسی عروسک عمو نوروز را به شکلی ساخت من ماریونت ساختم. بچهها خیلی با آن ارتباط میگرفتند، زیرا برایش داستان تعریف شده بود و بچهها می دانستند عروسک کیست و از کجا آمده. تجربه دیگری درباره عروسک باران داشتم. در رویدادی زیر نظر استاد پوپک عظیم پور فهمیدیم که پیشینه این عروسک چیست. عروسک از دو تکه چوب و پارچه ساخته شده و ساده بود، اما چون برایش داستانی تعریف شده بود، برای ما که بزرگسال بودیم هم جالب بود و از آن خوشمان آمد؛ چون پیشینه اش را میدانستیم. مهم است بچهها پیشینه عروسکها را بدانند. ما عروسک محلی کم نداریم. اگر تنوع در ساختش زیاد شود، از آنها حمایت شود و مثل عروسکهای محبوب خارجی، چینی برایش بازاریابی شود اتفاقات جالبی می افتد. تا وقتی که عروسک به عنوان یک کالای فرهنگی جدی گرفته نشود و فقط به عنوان نماد به آن نگاه شود، نمیتوان با آن قصه تعریف کرد و کاری کرد که بچهها با عروسک ارتباط بگیرند.
حسنپور که از راه یافتگان به نمایشگاه «در ستایش زندگی» در خانه هنرمندان ایران بوده است، درباره امکان تولید و معرفی عروسکهای ملی در شرایط اقتصادی کنونی خاطرنشان کرد: تولید عروسک با کیفیت ملی نیاز به پشتوانه دارد؛ نه فقط پشتوانه مالی بلکه، پشتوانه فرهنگی. بستر فرهنگی باید آماده شده باشد، باید بچهها وخانوادههایشان آگاه شده باشند و ریشه و کاربرد عروسک به آنها توضیح داده شده باشد. در این صورت عروسک برای بچهها جذاب میشود و میتوانند داستان خیالی از آن در ذهن داشته باشند. الان عروسک سازهای ما دارند تاجای امکان با هزینه شخصی و عشق کار میکنند. اما اگر قرار باشد یک شخصیت عروسکی ملی ساخته شود، باید طراحی، قصه پردازی، تولید، تبلیغ و توزیع همه فکر شده باشد و به صورت یک مجموعه برای آن برنامه ریزی شود. در این شرایط اقتصادی کار فردی خیلی محدود است اگر حمایت هدفمند و بلند مدتی وجود نداشته باشد، حتی با ایدههای خاص و ناب هم نمیتوان با برندهای جهانی رقابت کرد.