تهدید ایران یعنی نابودی منافع همه؛ حتی چین و روسیه هم وارد میدان میشوند/ ضرورت اصلاح ساختارهای زائد در نظام حکمرانی برای تقویت ایران مقتدر

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، جریان نفوذ در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه یکی از پیچیدهترین چالشهای امنیتی کشور بود که با ترور فرماندهان بزرگ و اثرگذار ما، تلاش داشت تا خون شهدای ما را نادیده گرفته و اراده ملت ایران را تضعیف کند. این نفوذ سازمانیافته با هدف ایجاد شکاف داخلی و کاهش توان دفاعی کشور، ضربات سنگینی به مقاومت و ایستادگی ما وارد ساخت.
در خصوص این موضوع، حجتالاسلام والمسلمین محمد تقی نقدعلی نایبرئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی، یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ در برنامهای در «استودیو شبکه خبری ایران ۲۴» حضور یافت و در گفتوگویی تفصیلی به سوالات خبرنگار گروه سیاسی درباره چالشهای حقوقی، سیاسی و امنیتی پاسخ داد. مشروح بخش دوم این گفتوگو را در ادامه بخوانید و تماشا کنید.
ایران ۲۴: در یمن نفوذی از اسرائیل مشاهده نمیشود، ولی در ایران این موقعیت اکنون وجود دارد. به نظر شما دلیل این تفاوت چیست؟
حجتالاسلام نقدعلی: ببینید، نمیدانم این مطالب را بگویم یا خیر، اما این عقیده شخصی خودم است؛ چون چیزی است که به آن ایمان دارم. از نظر مبانی دینی، وقتی اسرائیل به غزه حمله کرد، وظیفه شرعی ما حکم میکرد که وارد جنگ با اسرائیل شویم، چرا که قرآن کریم میفرماید: «و مالکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال...» باید برای دفاع از مستضعفان ایماندار که استغاثه میکنند و میگویند: خدایا به دادمان برس، به میدان برویم و بجنگیم. اما آیا چنین آمادگی در مردم ایران بود؟ آیا این ظرفیت در سیاسیون ما وجود داشت؟ خیر. آن برخی از سیاستمداران در توییتر نوشتند که اگر صد سال دیگر بیایند و نسلی بگویند که صد سال پیش ما با کشوری که هیچ ارتباطی با ما نداشت، به درگیری پرداختیم و خودمان را گرفتار کردیم و شهدای فراوان دادیم، چه جوابی برای نسل آینده خواهیم داشت؟
این تفکر در زمان حمله به غزه حاکم بود، اما اگر آن زمان ما وارد ماجرا میشدیم، یقیناً سوریه نیز غیرت و شور حماسی لازم را پیدا میکرد و مردم و ارتش سوریه به کمک میآمدند. حزبالله لبنان و حشد شعبی عراق نیز به کمک میآمدند. مردم غزه روحاً ما کوتاهی کردیم. چرا کوتاهی کردیم؟ چون ولی جامعه، این آمادگی لازم را در بخشی از سیاسیون و بخشی از مردم آمادگی نمیدیدند؛ باید نصرتی باشد که وقتی ولی جامعه به کسانی که به کیان عالم اسلام و مستضعفان حمله میکنند، دستور جنگ میدهد، با آنان همراه شویم. این آمادگی نبود، و وقتی این آمادگی وجود نداشته باشد، حتی ولی فقیه که نائب معصوم است، حتی اگر امام معصوم هم باشد، امکان ورود به جنگ وجود ندارد.
مشابه این قضیه در حمله به حزبالله نیز تکرار شد و همان تحلیلها مطرح شد، چرا که برای مقابله با دشمنان باید به مبارزه جدی روی آورد و مبارزه، همه جانبه و با قبول احتمالات است. اما ما میخواهیم بدون کوچکترین آسیب دفاع کنیم و در عین حال حماسی عمل کنیم.
مردم یمن تکلیف خود را مشخص کردهاند، یعنی با وجود مشکلات فراوان مادی و غذایی، مثلاً کلیپی از سید حسن نصرالله منتشر شده که او اشک میریزد چون مردم یمن به او گفتهاند غذای خود را با او تقسیم میکنند، در حالی که چیزی برای خوردن ندارند. این تفاوت روحی است. البته در جامعه ما نیز میلیونها نفر دارای روحیه یمنی هستند، اما در جمعیت ۸۰ تا ۹۰ میلیون نفری ما باید این روحیه در اکثریت مردم شکل بگیرد.
دشمن نیز در عرصهای گسترده جمعیتی و حکومتی نفوذ میکند، ولی اینگونه نیست که در یمن اساساً جاسوسی نباشد؛ در آنجا نیز دشمن کوشش میکند، اما انگیزههای مادی کمتر است. آنچه نفوذ را تقویت میکند، انگیزههای مادی است. وقتی در جایی انگیزههای مادی وجود داشته باشد، دشمن آنها را به کار میگیرد.
البته باید بگویم که مردم شریف ایران چه حماسهای در اطلاعرسانی و حمایت از نقاطی که احتمال نفوذ رژیم صهیونیستی در آنها بود، خلق کردند. میزان تماسها و اطلاعات مردمی بسیار بالا بود و بسیاری از مناطق کشف شد. حتی مکانهایی که به صورت مخفی توسط خود نظام اداره میشد، مردم با شک و تردید آن را اطلاع دادند و معلوم شد که این مکانها توسط نیروهای نظامی اداره میشوند. این وضعیت نشاندهنده آن است که بسیج مردمی ۲۰ میلیونی هنوز پایکار است و مردم در بزنگاهها برای مبارزه با دشمن حضور دارند.
یادم است که سال گذشته در سالگرد امام رحمهاللهعلیه، مقام معظم رهبری فرمودند: «فکر نکنید در دوران دفاع مقدس همه مدافع جنگ بودند.» شاید برخی رزمندگان وقتی به جامعه بازمیگشتند، علاقهای به دیده شدن یا تحویل گرفتن نداشتند. این حرف ایشان بود که بنده در سخنرانی خود شنیدم. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم همه مردم در یک خط حماسی و عزت حرکت کنند، اما اکثریت ملت این خط را دنبال میکنند، فارغ از هر کیش، قوم یا سلایق مختلف.
حضوری که در راهپیماییها، مانند تشییع شهدا در تهران از دانشگاه تهران تا میدان آزادی بود، گواه بر این مطلب است. جمعیت عظیم مردم از هر ذائقه و سلیقهای شرکت داشتند، هرچند به دلایل امنیتی هلیکوپتر و پهپاد نتوانستند حمایت کامل تصویری ارائه دهند، اما واقعاً در متن جمعیت حضور داشتند و شور و حماسه ملموس بود.
قیافه و شکل و شمایل ما آنجا ملاحظه میکردیم. این نشاندهنده این است که خون شهدا... قرآن کریم میفرماید: ای رسول، اگر همه آنچه در زمین است را خرج میکردی، اینگونه دلها را به هم الفت و اتحاد نمیرساندی؛ ولی خدا این کار را کرد.
ایران ۲۴؛ با توجه به گفته خودتان، این نفوذ پهبادها باعث شده الان شرایط استفاده مجاز از پهبادها دچار بههمریختگی شود؟
حجتالاسلام نقدعلی: یقینا امروز بحث استفاده در فضای مجاز دنبال میشود، بنابراین در زمینه موارد مجاز هم انتظار میرود یک نظارت جدیتر اعمال شود. انشاءالله که قانونی خوب تصویب شده و اکنون در شورای نگهبان است. اگر نکتهای باشد، قانون ابلاغ شود و مطابق آن کسانی که میخواهند به شکل مجاز استفاده کنند، روند قانونی پیشبینیشده را طی کنند تا بتوانند به صورت قانونی استفاده کنند.
ایران ۲۴: تناقضی که در رفتار ترامپ دیده میشود، این است که از یک طرف بر ادامه غنیسازی صفر ایران پافشاری میکند و از طرف دیگر اصرار به مذاکره با ایران دارد. این رفتار ترامپ چطور باید تحلیل شود؟
حجتالاسلام نقدعلی: قطعاً نشست سر میز مذاکره، هرچند نتیجه آن مشخص است، ذهن مردم را مشغول میکند. در عرصه میدانی، ترامپ و رژیم صهیونیستی ما را آزمودند. آنها فکر میکردند که در یک صبح از خواب بیدار میشویم و میبینیم بخشهای کلیدی نظامی و هستهای ما نابود شده است. از سوی دیگر، برخی در جامعه که به دلیل مسائل معیشتی، اعتراضات و ناهماهنگیها مشکلاتی دارند، ممکن بود آماده تغییر باشند. همچنین تحلیلهای غلط دشمنان و سناریوسازی در مورد ایران به گونهای بود که انتظار داشتند این وضعیت به نفع آنها پیش برود. اما خداوند دلهای مردم ایران را متحد کرد و تمامی این تحلیلها معکوس شد.
ترامپ دید اگر به فشارها ادامه بدهد، سرزمینهای اشغالی در خطر نابودی قرار میگیرد و دیگر اثری از رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند، بنابراین درخواست توقف عملیات کرد. اکنون اصرار بر مذاکره دارد چون معتقد است تنها از این طریق میتواند با بازی رسانهای و مدیریت افکار عمومی، دستاوردهای هستهای ایران را زیر سؤال ببرد و به خیال خودش از طریق فشار عمومی به نتیجه برسد.
اما ما میدانیم که در جهان امروز دو عامل اصلی حرف آخر را میزنند: قدرت و منفعت. حتی دولتهایی که با ما ظاهراً دوست هستند، مثل روسیه و چین، بنا بر منافع خود تصمیم میگیرند. اگر ببینند حمایت از ایران برای آنها سودی نداشته باشد، میزان حمایتشان کاهش مییابد.
در موضوع حساس تنگه هرمز، اگر مشکلی پیش بیاید، قطعاً چین و روسیه ضرر میکنند. اما آیا ما باید به خاطر ضرر آنها از منافع و امنیت خودمان بگذریم؟ قطعاً خیر. باید به دنیا پیام واضحی بدهیم که اگر ایران مورد تهدید قرار گیرد، هیچ کشوری در منطقه نمیتواند سود ببرد. این پیام باعث میشود که حتی چین و روسیه هم جدیتر وارد صحنه شوند و از منافع ایران دفاع کنند.
سیاست خارجی ما باید به این شکل باشد که در مقابل دشمنان صریح مانند ایالات متحده و رژیم صهیونیستی با اقتدار و عزت ایستادگی کنیم، ولی در مقابل کشورهایی که با ما روابط دوستانه دارند، انتظار داشته باشیم در بزنگاهها پای دوستی خود بایستند. اگر آنها در چنین موقعیتهایی بیتفاوت بمانند، ما باید برای حفظ منافع ملی خود تصمیم بگیریم و به مصلحت دوستیها زیاده از حد توجه نکنیم.
ایران ۲۴: با توجه به صحبتهای شما، نظرات کارشناسان این است که اگر مکانیزم ماشه فعال شود، با توجه به اینکه چین یکی از خریداران نفت ماست و اقتصاد ما نیز چندان در معرض خطر ناشی از این شرایط نفتی قرار ندارد، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
حجتالاسلام نقدعلی: همانطور که اشاره کردید، اگر آنها بخواهند به ما ضرر برسانند باید وارد میدان عمل شوند. در واقع، مکانیزم ماشه عمدتاً تأثیر سیاسی و بار روانی دارد و بیشتر از آنکه اثر عملی داشته باشد، جنبه روانی دارد. چرا که اکنون همه راههای تحریم ایران عملاً بسته شده است. حتی در زمان برجام نیز اتفاق خاصی نیفتاد و امروز ما کانالهای فروش نفت، فرآوردهها و تأمین نیازهای خود را داریم. طبیعتاً آنها درصدد بهرهبرداری روانی و سیاسی، مانند اجماعسازی، هستند.
در اینجا باید بگویم هنر دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه این است که در کنار میدان عمل، بتواند به خوبی فضای پیشبینیشده را پیشبینی کند و در مقابل، تصمیم مقتضی اتخاذ نماید. تصمیمی که هم در عرصه دیپلماتیک پیام لازم را منتقل کند و هم در میدان عمل واکنش مقتضی صورت گیرد، تا کشورهایی مانند چین و روسیه که همراه ما هستند از ما احساس ضعف نکنند و نسبت به موضع مقتدرانه ما کوتاه نیایند. امیدوارم دستگاه دیپلماسی این موضوع را با جدیت دنبال کند؛ یقیناً این همان مصلحت حیاتی است که امروز به آن نیاز داریم.
ایران ۲۴: در خصوص بستن تنگه هرمز، اگر این اقدام به گونهای صورت گیرد که کشورهای آسیای شرقی دچار ضرر و بحران جدی نشوند، میتواند تنبیه اساسیتری برای دشمن باشد
حجتالاسلام نقدعلی: این نکته درست است. البته باید مراحل مختلف را به دقت بررسی و سناریوهای متعدد را تدوین و پیشبینی کنیم. بحث بازرسیها و آنالیز کشتیهایی که از تنگه عبور میکنند نیز اهمیت فراوانی دارد؛ امروز باید لحظه به لحظه به این موارد فکر کنیم. خوشبختانه نظام و سیستمهای نظامی و امنیتی ما تمام این سناریوها را مد نظر دارند، در حالی که نمیخواهند نظم منطقه را به هم بریزند.
اگرچه به نظر من، در دوران دفاع ۱۲ روزه، اگر کمی جدیت بیشتری در تنگه هرمز به خرج داده میشد، پیام بهتری به جهان مخابره میشد. البته این نظر شخصی من است و این واقعیت وجود دارد که باید کاری کنیم که خشک و تر، تا حد امکان، با هم نسوزند؛ اما اگر در جایی واقعا چارهای نبود، باید خط قرمز خود را به صراحت حفظ کنیم. امنیت جمهوری اسلامی ایران مصلحت و منافع کشور برای ما مهمتر از همه چیز است و این باید مبنای تصمیمات ما باشد.
همچنین در مورد جریان یمنیها، شما دیدید که با وجود تهدیدات گسترده ترامپ و بعد از جنگ ۱۲ روزه، تهدیدهای جدی رژیم که همه پیشبینی میکردند یمن را نابود کند، اما یمنیها با شجاعت توانستند ایالات متحده آمریکا را زمینگیر کنند. این نشاندهنده تحقق کلام امام است که فرمود «آمریکاییها هیچ غلطی نمیتوانند بکنند». من قصد ندارم خیلی به مبانی دینی وارد شوم، اما این واقعیت واضح است که ما با همین مفاهیم به پیش رفتیم.
قرآن کریم میفرماید اگر ایمان داشته باشید و مجاهده کنید، خداوند برکاتی به شما میدهد؛ از جمله نصرت خدا و فتح قریب – پیروزی نزدیک. شرط آن ایمان و باور به خداست. متأسفانه در برخی موارد در سیستم ما این خلأ مشاهده میشود. البته این به معنی این نیست که در عرصه دیپلماتیک وقتی مذاکره میکنیم، باید آیات قرآن بخوانیم! بلکه منظور این است که به اندازه شهید سلیمانی که میگفت «ان تنصرالله ینصركم» یعنی اگر ما حتی یک درصد تلاش کنیم، ۹۹ درصد دیگر را خداوند هدایت و حمایت میکند.
این نکته مهم است که در عرصه سیاسی، آنچه به ما نصرت میدهد، ایمان و توکل مردم و مومنان ماست. ما باید به نصرت و حمایت خدا ایمان داشته باشیم و دست کم سهمی از آن را در دیپلماسی و تصمیمات سیاسی خود بگیریم. امروز این همه حماسه و ایثار جوانانی که با وجود آمار رسمی که نشان میدهد ۸۰ درصد احتمال شهادت برای آنها وجود دارد، باز هم با شجاعت پشت تجهیزات دفاعی میروند، همان چیزی است که در دفاع ۸ ساله هم شاهد آن بودیم و در جنگ ۱۲ روزه نیز مشاهده شد.
ایران ۲۴: دکتر، با توجه به سقوط بشار اسد، هدف واقعی اسرائیل از حمله مجدد به سوریه چه میتواند باشد؟
حجتالاسلام نقدعلی: بر اساس تحلیلها، گروهی محدود حدود ۷۰۰ هزار نفری در سوریه وجود دارند که ذائقهای نزدیک به رژیم صهیونیستی دارند و بخشی از آنها در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند. البته باید گفت که رژیم صهیونیستی هر جایی که بویی از اسلام و اسلامگرایی به مشامش برسد را تحمل نمیکند. بنابراین، با وجود سقوط بشار اسد و همچنین تضمینهایی که جولانی، یا به اصطلاح احمد الشرق، برای برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی و تقدیم جولان داده بود، شاهدیم که رژیم بلافاصله پس از سقوط بشار اسد تمام زیرساختهای نظامی سوریه را نابود کرد.
امروز سوریه به کشوری کاملاً بیدفاع تبدیل شده است؛ زیرا تمام زیرساختهای هوایی و تجهیزات سنگین نظامی آن از بین رفتهاند. اما رژیم صهیونیستی به کمترین میزان قدرت منطقهای مقابل خود رضایت نمیدهد و به همین دلیل مدعی دفاع از این گروه شده است. شاید خواستهایم ضربهای به این گروه وارد کند، زیرا بسیاری از کسانی که اطراف جولانی جمع هستند، اعضای داعش و گروههای افراطی سلفی به حساب میآیند و وقتی ببینند که جولانی این گونه تبدیل به عاملی برای استکبار و ایالات متحده شده است، شاید این موضوع را به خوبی نپذیرند.
ممکن است رژیم صهیونیستی به دنبال ضربهای هشداردهنده به این بدنه بوده تا کسانی که در اطراف جولانی هستند، قدرت جنگیدن با اسرائیل یا ناامن کردن مرزهای آن را از دست بدهند. به همین دلیل کاخ ریاست جمهوری و وزارت دفاع سوریه را بمباران کرده و به ویرانی کشانده است. متأسفانه، شاهدیم که جولانی که خود را گروهی جهادی معرفی میکرد، مانند موش تسلیم شده و در برابر این اقدامات سر تعظیم فرود آورده است.
در نهایت، رژیم صهیونیستی نمیخواهد هیچ نقطهای در اطراف خود باقی بماند که حتی احتمال قدرتگیری در آن وجود داشته باشد. امروز تنها نقطه قدرت منطقهای که برای آن قابل تحمل است، ایران اسلامی است؛ این نکته بسیار مهم است که حتی در دوران آتشبس، نباید تصور کنیم که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده از ایران مقتدر راضی باشند. ما باید قویتر شویم تا آنها دیگر نتوانند به خیال خود دست به اقدامی برای تضعیف ما بزنند.
ایران ۲۴: با توجه به ادعای همکاری اسرائیل و جمهوری آذربایجان در حمله به خاک ایران و همچنین کمک اردن و سوریه به اسرائیل از فضای آسمونشون استفاده کرد در حقیقت در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه پیامدهای حقوقی این اقدامات برای کشورها و حق حاکمیت ایران چه میتونه باشه و چه مسئولیتها و راهکارهای حقوق بینالمللی در این زمینه وجود دارد؟
حجتالاسلام نقدعلی: ببینید اینها درسته که در اخبار داره میاد و به عنوان مسائلی است که ادعا میشه که اتفاق افتاده است و ادعاها خالی از واقعیت هم نیست یعنی قرین به حقیقت است و قریب به حقیقت است که این اتفاقات رخ داده اینها امروز باید اتفاق بیفته اینکه تمام کسانی که به یک شکلی در هجمه و حمله به ایران مشارکت کردند و به شکل اختیاری آسمان خودشون رو زمین خودشون رو پایگاههای خودشون رو در اختیار قرار دادن اینها مصداق مشارکت کننده در حمله به ایران و تجاوز به یک کشور مستقل مظلوم مقتدر اینها متهمان و مجرم اند خب نکته اولی که باید مستندات این مسئله باید جمع آوری بشه چون قطعاً این کشورها عمدتاً منکر خواهند شد که نه ما مشارکت نکردیم اول جمع آوری مستند دوم بحث اقدام حقوقی یقیناً ظرفیتهای حق در چه منشور حقوق بشر چه اساسنامه دیوان دادگستری الهه و موارد دیگری که در معاهدات بینالمللی هست از اینکه کسانی که مشارکت بکنند بدون دلیل در حجم به کشور اینها هر کدام مجرمند و قابلیت محاکمه و بحث جبران خسارت و اینکه حق دفاع مشروع را برای ما محفوظ میدادند یقیناً جمعآوری مستندات اقدام از طریق محاکم و مجامع بینالمللی درسته که امروز مجامع بینالمللی هم در تحت سیطره مستکبران هستند اما انشالله با این روند قدرتی که ایران اسلامی دارد میگیرد ما باید این مستندات را این شکواییها را داشته باشیم و یقیناً روزش نوبت تک تک کسانی که به یک شکلی مشارکت کردند در بحث هجمه به ایران اسلامی فرا خواهد رسید.
ایران ۲۴: دکتر، با توجه به مصاحبهی چند روز پیش شما درباره موضوع دریافت غرامت از آمریکا و اسرائیل بهخاطر خسارات جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، آیا سازوکاری پیشبینی شده یا تعاملاتی بین مجلس و دولت در این زمینه صورت گرفته است؟ لطفاً کمی درباره این موضوع توضیح دهید.
حجتالاسلام نقدعلی:از یک سو، همکاران بنده طرح قانونیای تهیه و امضا کردهاند که امکان طرح شکایت در محاکم داخلی برای محکومیت هر دو طرف، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، را فراهم میآورد. این بخشی از موضوع است که ما با جدیت پیگیر آن هستیم. همچنین بحث شکایت در مجامع بینالمللی توسط قوه قضاییه دنبال میشود. کمیسیون قضایی یک لژنه و مجموعهای تشکیل داده است که زوایای مختلف موضوع را جهت پیگیری بررسی میکنند. اخیراً، با توجه به مسئولیت من بهعنوان رئیس گروه دوستی ایران با عراق، نیجر و استلواکی، نامههای مفصلی با رؤسای گروههای دوستی مجالس این کشورها تنظیم کردهایم تا آنها نیز اقدامات جدی در این خصوص انجام دهند. یقیناً به همان شیوهای که درباره کشورهای شریک در هجوم به ایران پیگیری شده است، در زمینه دریافت غرامت نیز از همان ابتدای کار پیگیر مبحث حقوقی بودهایم و هستیم.
ایران ۲۴: اگر موضوع یا نکتهای وجود دارد که من به آن نپرداختم و میتواند به روند گفتوگو ما کمک کند، خوشحال میشویم که بشنویم
حجتالاسلام نقدعلی: ببینید، نظام ما امروز از مردم تشکیل شده است؛ راس هرم حاکمیت ولی فقیه و ارکان حکمرانی نظام دینی مانند مجلس شورای اسلامی، قوه مجریه و دیگر نهادها که به شکلی قوه قضاییه، حکمرانی را انجام میدهند. مجموع اینها ایران اسلامی را تشکیل دادهاند؛ ایرانی مقتدر که در دنیا نقشآفرینی میکند. مسئلهای که امروز داریم، با توجه به تجربهای که رخ داد و دفاع ۱۲ روزه، باید درس عبرت بگیریم و نقاط ضعف و خلأهای خود را جبران کنیم. در اینجا باید اشاره کنم که بسیاری از ساختارهای زائد و غیرضروری موجود در سیستم مدیریت کشور باید حذف شوند و این تصمیمات سختی است. امروز بسیاری از ساختارها، به عنوان مثال بخشهایی که در حوزه دانشگاهی فعالیت میکنند، با کاهش دانشجو ادامه حیات برخی از اینها واقعاً هیچ فلسفه و توجیه اقتصادی ندارد و باید ادغام شوند. بسیاری از نهادهای حاکمیتی به شکلی موازیکاری میکنند که باید اصلاح و ادغام شوند. بسیاری از هدررفتهای منابع بودجهای باید حذف شود و باید به سمت امیدآفرینی در بین مردم حرکت کنیم. امروز نسل جوان پای کار آمده و مردانه در میدان ایستاده است. امیدآفرینی در میان مردم و جوانان باید با خدمترسانی در حوزه معیشت ایشان اتفاق بیفتد. ساختارهایی داریم که باید اصلاح شود. در ساختار قضایی، مقام معظم رهبری در دیدار با قوه قضاییه فرمودند که از بین صد کار خوبی که انجام دادید، بیندیشید به دویست کاری که اجرایی نشده که باید انجام شود. طولانی شدن روند رسیدگی به پروندههای قضایی یکی از این موارد است. به طور خلاصه، ما باید با توجه به رشد سریع و توسعه دنیا، نسبت به تغییر بسیاری از روندها به سرعت اقدام کنیم و در کنار سرعت پیشرفت فناوری، سرعت حکمرانی خود را افزایش دهیم. بسیاری از ساختارهای نادرست باید حذف شود و از طرف دیگر منابعی که در حوزههایی هزینه میشود که ضرورت ندارد یا اولویت اصلی ما نیست، باید به سمت خدمترسانی در حوزه معیشت مردم، ازدواج، اشتغال و مسکن هدایت شود.