عربصادق: حاکمیت انرژی ایران در اوج بحران قربانی بده و بستانهای سیاسی است/ انتصاب سقاب اصفهانی تکرار ساختار ناکارآمد جریان تندرو است
مهدی عرب صادق کارشناس دیپلماسی انرژی و تحلیلگر مسائل سیاسی، در گفتوگو با شبکه خبری ایران ۲۴ درباره انتصاب سقاب اصفهانی به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی، گفت: واقعیت تلخی در حال شکلگیری است که نه میتوان آن را نادیده گرفت و نه با توجیهات سطحی آن را به حاشیه راند.
وی افزود: در حوزه انرژی کشور، حساسترین نقطه امنیت ملی و کلیدیترین پایه اقتصاد ایران، شاهد انتصابی هستیم که بیش از هر چیز بوی تداوم ساختار دولت گذشته و یک معامله پشتپرده را میدهد؛ معاملهای که هزینهاش را نه دولت فعلی، بلکه ملت ایران خواهد پرداخت.
کارشناس دیپلماسی انرژی ادامه داد: کسانی که امروز این وضعیت را دستکم میگیرند یا تلاش میکنند با واژههایی مبهم مانند «اعتماد کنیم» گرد و غبار بر واقعیت بپاشند، بهخوبی میدانند که مسئله تنها یک مدیر یا یک صندلی نیست؛ مسئله واگذاری حاکمیت انرژی به جریان تندرو و استمرار تیم مدیریتی دولت قبل در دل دولت جدید است، و این اتفاق هر اسمی میتواند داشته باشد، جز "تغییر".
عربصادق تبیین کرد: صحنه امروز انرژی کشور را نمیتوان با روابط عمومی سیاسی بزک کرد. حوزه انرژی محل آزمونوخطا نیست، محل تجربهاندوزی نیست، و از همه مهمتر محل جبران بدهیهای سیاسی نیست. این حوزه تنها جایی است که یک تصمیم اشتباه، پیامدش نه در سطح یک وزارتخانه، بلکه در سطح کل کشور ظاهر میشود؛ در خاموشیها، در بحران گاز، در فروپاشی صنایع، در کسری بودجه، و در عقبماندگی خطرناک از جهان.
وی توضیح داد: وقتی کشوری با ناترازی عظیم در گاز، افت سرمایهگذاری، فرسودگی شبکه برق و بدهیهای نجومی مواجه است، انتصاب افراد فاقد تجربه و تحصیلات مرتبط، دیگر یک خطای ساده نیست؛ گشودن دروازه بحران با دستان خود است.
این کارشناس دیپلماسی انرژی تاکید کرد: سؤال ساده است اما پاسخ آن تا امروز پنهان مانده در کشوری که دهها متخصص برجسته در مهندسی انرژی، اقتصاد انرژی، مدیریت زیرساخت و سیاستگذاری کلان وجود دارد، چگونه فردی که هیچگونه سابقه مدیریتی قابل اتکا در زیرساختهای انرژی ندارد، تحصیلات مرتبط ندارد و حتی تجربهاش بیشتر ریشه در حوزههای غیرمرتبط دارد، ناگهان در جایگاهی قرار میگیرد که باید برای آینده انرژی ایران تصمیمهای سرنوشتساز بگیرد؟ این موضوع یک انتصاب نیست؛ یک پیام است. پیامی که میگوید ساختار قدرتی که طی سالهای گذشته انرژی کشور را به وضعیت کنونی رساند، حاضر نیست از این حوزه کنار برود و اکنون در دولت جدید نیز موقعیت خود را تثبیت کرده است.
عربصادق بیان کرد: نگرانکنندهتر از خود انتصاب، وجوه پنهان و لایههای سیاسی پشت آن است. از هر زاویهای نگاه کنیم، ترکیب نیروهای حاضر در دولت جدید دستکم در حوزه انرژی بیش از آنکه نشانهای از گسست از گذشته باشد، نشاندهنده استمرار همان ساختارهای قبلی است؛ ساختاری که در دولت قبل نهتنها بحرانها را حل نکرد، بلکه با انباشتن ناترازیها و بیانضباطیها، کشور را به وضعیت کنونی رساند. اکنون همان جریان به شکل رسمی یا غیررسمی در حال بازگشت به قلب تصمیمسازی است و این اتفاق را نمیتوان سانسور کرد یا با توجیهات رسانهای تلطیف کرد.
وی تذکر داد: اگر امروز انرژی چنین معامله شود، فردا چه حوزهای در صف معامله خواهد بود؟ آیا قرار است از همین مسیر، جریان تندرو یکبار دیگر حوزههای اقتصادی و امنیتی کشور را در اختیار بگیرد؟ آیا این همان مسیر خطرناکی نیست که مردم در انتخابات علیه آن رأی دادند؟ آیا این تناقض آشکار میان شعار و عمل، ضربه مستقیم به اعتماد عمومی نیست؟ دولتی که با پیام “تغییر” رأی گرفته است، نمیتواند در عمل همان نیروها و همان نگاهها را بر حساسترین حوزههای کشور سوار کند و انتظار داشته باشد جامعه آن را نبیند.
این فعال سیاسی عنوان کرد: در تمام جهان، یکی از نشانههای حکومتداری مسئولانه، شایستهسالاری در حوزه انرژی است؛ زیرا انرژی، پایه رشد اقتصادی، امنیت صنعتی و ابزار رقابت بینالمللی است. اما در ایران، بارها دیدهایم که چگونه تصمیمگیریهای غیرتخصصی، سیاسی و مصلحتی، بخشی از آینده کشور را قربانی معاملات قدرت کرده است. اکنون بار دیگر همان الگو در حال تکرار است و اگر امروز در برابرش سکوت کنیم، فردا باید هزینههای سنگینتری بپردازیم.
عربصادق تصریح کرد: انتصاب فرد فاقد تجربه و دانش مرتبط در حوزهای به این حساسیت، نشانهای واضح از یک روند غلط و خطرناک است: روندی که طی آن، تخصص قربانی سیاست، و منافع ملی قربانی معامله قدرت میشود. حتی اگر همه واقعیتهای پشتپرده روشن نباشد، علائم آنقدر آشکار است که نتوان از کنارشان عبور کرد. کشوری که با بحران انرژی روبهروست، نمیتواند مدیریت این حوزه را در اختیار افرادی قرار دهد که نه شناخت عمیق از سیستم دارند، نه سابقه عملی و نه کارنامهای که بتواند اعتماد کارشناسان را جلب کند.
وی یادآوری کرد: آنچه امروز در حوزه انرژی رخ داده نه یک اشتباه ساده، بلکه هشدار تاریخی است. هشدار به اینکه آینده انرژی ایران با تمام اهمیت استراتژیکش در حال تبدیل شدن به ابزار بدهبستانهای سیاسی است. هشدار به اینکه دولت جدید، بهجای شکستن حلقه بسته مدیران ناکارآمد گذشته، همان حلقه را بازتولید میکند. هشدار به اینکه جریانهای تندرو بار دیگر از شکافهای درون دولت استفاده کردهاند تا موقعیت خود را حفظ کنند و حتی گسترش دهند. و هشدار به اینکه اگر در برابر این روند مقاومت نشود، تبعات آن سالها گریبان کشور را خواهد گرفت.
این کارشناس دیپلماسی انرژی خاطرنشان کرد: من بهعنوان یک شهروند و تحلیلگر، این مطالب را برای ثبت در تاریخ و روشنسازی اذهان بیان کردم؛ این انتصاب، یک انتخاب فردی نیست؛ بازگشایی دروازه یک مسیر خطرناک است.مسیر تداوم مدیریتهای غیرتخصصی، مسیر بیاعتنایی به خواست مردم، مسیر استمرار ساختارهای دولت پیشین، و مسیر معامله کردن مهمترین دارایی کشور. در برابر چنین روندی نه باید سکوت کرد، نه باید مماشات و نه باید آن را با عادیسازی سیاسی پذیرفت اگر امروز هشدار داده نشود، فردا هشدار دادن بیفایده خواهد بود.
به گزارش گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، مسعود پزشکیان رئیسجمهور در ۲۱ آبان ۱۴۰۴، طبق قانون برنامه هفتم توسعه، اسماعیل سقاباصفهانی را به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی منصوب کرد. سقاباصفهانی که چهرهای جوان است و به گفته منتقدان سابقه و تحصیلات مرتبط با انرژی ندارد، پیشتر در مردادماه نیز مسئول انجام مقدمات این سازمان شده بود که این انتصاب نیز با واکنشهایی همراه بود.