رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه اقتصاد - دانیال داودی: میانگین رشد 0.5 درصدی اقتصادی (1390 تا 1399 - به قیمت ثابت سال 1390) پس از یک دهه تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران، اکنون ما با این پرسش مواجه کرده است که «آیا میتوان در شرایط تحریم، رشد اقتصادی مناسب داشت؟» بزرگترین اقتصاددانان ایرانی به این پرسش، پاسخ مثبت دادهاند. یکی از آنها دکتر هاشم پسران -استاد ممتاز دانشگاه کالیفرنیای جنوبی- است.
دکتر هاشم پسران استاد ممتاز دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
وی در پاسخ به این پرسش مجری بیبیسی فارسی که «(آیا) شما معتقدید با وجود نداشتن رابطهی خوب با آمریکا هم میشود اقتصاد ایران را مدیریت کرد؟»، با تاکید برظرفیتهایی مانند «جمعیت 84 میلیون نفری»، «موقعیت سوقالجیشی کشور» و «رشد تولید فناورانه در کشور (مانند اسنپ)»، توضیح میدهد که چگونه میتوان در شرایط تحریم نیز شاهد رشد اقتصادی بود. نتیجهی منطقی چنین پاسخی، آن است که سیاستگذاری اقتصادی در یک دههی گذشته، متناسب با شرایط کشور نبود و رشد 0.5 درصدی اقتصاد در دههی 1390، سرنوشت محتوم یک کشور تحت تحریم نبود، بلکه نتیجهی یک انتخاب بود؛ انتخاب اینکه جز به تلاش برای رفع تحریمها از مسیر مذاکره، به چیز دیگری فکر نکنیم!
دکتر هادی صالحی اصفهانی استاد تمام دانشگاه ایلی نویز
• اتلاف وقت در دههی 90
دکتر هادی صالحی اصفهانی –استادتمام اقتصاد دانشگاه ایلینویز- دیگر اقتصاددان برجستهای است که در سال 1397 و پس از خروج آمریکا از برجام در مصاحبه با ماهنامه تخصصی علوم انسانی اندیشهنامه، گذاشتن همهی تخممرغها در سبد برجام را غلط خواند و گفت: «اگر من سیاستگذار بودم، فرض را بر این میگذاشتم که تحریمها رفع نخواهند شد. سپس با فرض اینکه تحریمها در درازمدت هستند، انگیزهی لازم برای تولید داخلی را ایجاد میکردم و شرایط اقتصاد را بهبود میبخشیدم. حال اگر موفق میشدم تحریمها را بردارم که چه بهتر، اما اگر هم موفق نمیشدم، در این بازهی زمانی وقت تلف نمیکردم.» بنابراین از اظهارات هادی صالحی اصفهانی نیز میتوان دریافت که نداشتن یک برنامهی جایگزین (Plan B) برای شرایطی که تحریمها برداشته نشدهاند، اتلاف وقت است. طبعاً او نیز معتقد است که میتوان در شرایط تحریم، به رشد اقتصادی دست یافت. با این وجود، برخی اقتصاددانان در داخل کشور بودند که هیچ برنامهی جایگزینی ارائه نمیکردند و توصیهشان به سیاستگذار این بود که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، راه دومی جز سراشیبِ سقوط برای اقتصاد ایران قابل تصور نیست.
• آمریکای قلدر
بهنظر میرسد پیشفرض این اقتصاددنها این بود که رفع تحریمها کاملاً محتمل است؛ کافی است ایران رفتارش را «نرمال (!)» کند تا آمریکا تحریمها را لغو کند. بنابراین به خود زحمت نمیدادند به یک برنامهی جایگزین، فکر کنند. این در حالی است که اقتصاددانهای برجسته و وطندوست ساکن آمریکا، شاید چون از نزدیک با ساختار سیاسی آمریکا آشنا بودند و همچنین توصیههایشان رنگ و بوی جناحی نداشت، واقعبینانهتر به رابطهی ایران و آمریکا نگاه میکردند. یکی از این اقتصاددانها، دکتر جواد صالحی اصفهانی -دانشآموختهی اقتصاد دانشگاه هاروارد و استادتمام اقتصاد دانشگاه ویرجینیا تک- است. وی در یک سخنرانی با موضوع «اقتصاد ایران زیر بار تحریم و پاندمی کووید» میگوید: «من فکر میکنم دخالتهای یک کشور قدرتمند از طریق اقتصادی در کشورهای توسعه نیافته، کار غلطی است و مردم دنیا باید بتوانند با یکدیگر مبادلهی آزاد داشته باشند؛ بدون اینکه قلدری بیاید و بگوید که شما میتونید بخرید و شما نمیتوانید بخرید؛ به خاطر اینکه من دولت اینها را دوست ندارم و دولت آنها را دوست دارم!».
دکتر جواد صالحی اصفهانی -دانشآموختهی اقتصاد دانشگاه هاروارد و استادتمام اقتصاد دانشگاه ویرجینیا
• ضرورت برنامهی جایگزین
اقتصاددانی که پیشفرضش این باشد که رفتار ایران نرمال نیست، در سیاستگذاری اقتصادی تنها توصیهای که دارد این است که مذاکره کنید، رفتار غیر نرمالتان را بدهید و رفع تحریم را هدیه بگیرید! نتیجهی چنین نگاه غیر واقعیای میشود رشد 0.5 درصدی در دههی 1390. در مقابل، اقتصاددانی که پیشفرضش این باشد که ایران به دنبال حقوق طبیعی خود است و این آمریکاست که «قلدر» است، توصیه میکند که در کنار تلاش برای کاهش سطح تحریمها، به رفع کامل و دائم تحریمها دل نبندید و حتماً برای حالتی که سطحی از تحریمها باقی میمانند، برنامهی جایگزین داشته باشید. به تعبیر دقیقتر، گروه نخست که نمیتوانند با در نظر گرفتن قیود محدودکنندهای (مانند باقی ماندن سطحی از تحریمها) برای رشد اقتصادی برنامه ارائه کنند، اساساً اقتصاددان نیستند. بنابراین اکنون باید تصمیم بگیریم که برای یک دههی آینده، از طریق طراحی یک برنامهی جایگزین به دنبال تحقق رشد پایدار اقتصادی هستیم، یا میخواهیم مسیر غلط یک دههی گذشته را تکرار کنیم.