به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از ایسنا، خداوند این ماه را ماه رحمت برای بدگانش قرار داد و آن بندگان البته امر خدا را بر مصلحت خود ترجیح میدهند؛ البته شاید تفسیر قرآن نخوانده باشند ولی آیه “اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولی امر منکم” را با گوش دل شنیدند و اینان بودند که علی را تنها نگذاشتند و از سربازان امام حسن (ع) بودند و با امام حسین (ع) قیام کردند و همگی شهد شیرین شهادت را نوشیدند.
شهید حمید جهانبخش از رزمندگان گردان حضرت علی اکبر(ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در بخشهایی از وصیت نامه خود مینویسد:
«بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام و درود بیکران خداوند بر منجی عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و ارواح طیبه و عظیم شهدا و مجروحین و جانبازان و اسرا جنگ تحمیلی و رزمندگان پرتوان اسلام و خانواده های محترم شهدا و عزیزشان.الان که این وصیت نامه را می نویسم روز یکشنبه یازدهم اردیبهشت ماه و ساعت دو نیم میباشد و این متن دومین وصیت نامه من است که اولین آن در دست دوست بزرگوارم جمشیدی میباشد.
این ایام، ایام ماه مبارک رمضان، ماه خدا و ماه علی (ع) میباشد. خداوند این ماه را ماه رحمت برای بدگانش قرار داد و آن بندگان البته امر خدا را بر مصلحت خود ترجیح میدهند؛ البته شاید تفسیر قرآن نخوانده باشند ولی آیه “اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولی امر منکم” را با گوش دل شنیدند و اینان بودند که علی را تنها نگذاشتند و از سربازان امام حسن (ع) بودند و با امام حسین (ع) قیام کردند و همگی شهد شیرین شهادت را نوشیدند.
چند روز از نوشتن این وصیتنامه میگذرد و این بخاطر جابجاییها بوده و حال که بقیهاش را مینویسم در غروب روز بیستم ماه مبارک رمضان و یکی از شبهای رحمت، شب قدر و هم چنین شب شهادت حضرت امیر (ع) است و ساعتی دیگر عازم حسینیه لشگر برای برگزاری این شب مبارک میباشم.
ای پدر و مادرم! امروز شهادت میدهم که شما حق من را ادا کردید و حال من هستم که باید حق شما را ادا کنم. حق من بر شما نام نیک بود، تربیت صحیح اسلامی بود و دیگر آنکه از محبت و آرزوی خود نسبت به من بریدید و اجازه دادید که بنده برای یکبار، برای چندین بار به جبهه بروم؛ در حالی که به کمکم احتیاج داشتید و در فراقم می نالیدید ولی در هنگام حضورم در برابرتان چیزی از آن به من نشان نمیدادید. در حالی که خبر شهادت دوستان مرا میشنیدید و احتمال شهادتم را میدادید از رفتن من جلوگیری نمیکردید.
و دیگر پیامم به خانواده مهربانم، اینکه دستورات و احکام الهی را بیشتر اجرا کنید. باشد که خداوند از ما راضی بشود. دیگر اینکه زیاد خرج نکنید و پول شصت روز روزه را به فقرا یا کمیته امداد از پولم بپردازید.
در ضمن اگر جنازهام ماند، ناراحت نشوید و مانند مادری که فرزندش را در روز عاشورا به یاری امام حسین (ع) به میدان فرستاد و آن دشمنان خدا او را شهید کردند و سرش را جدا نموده و به طرف خیمه پرتاب کردند و مادر پس از بوسیدن، آن را به طرف کفار پرت کرد و گفت چیزی که در راه خدا داده ام دیگر پس نمیگیرم و عمود خیمه را برداشت و به طرف آنان حملهور شد و گفت: تا جان دارم از خاندان حضرت فاطمه زهرا (س) حمایت می کنم.
خداوندا! ما شهادت را بر اسارت ترجیح می دهیم.
اگر جنازهام آمد، مزارم را در کنار دوست عزیزم حمید جمشیدی در نظر بگیرید.
به امید فرج آقا امام زمان (عج)
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
حمید جهانبخش»