رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه اقتصاد - دانیال داودی: واژهی «اقتصاد مقاومتی» را نخستین بار، رهبر معظم انقلاب در شهریور سال 1389 مطرح کردند. ایشان در دیدار با جمعی از کارآفرینان کشور فرمودند: «ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم.» سه سال بعد، در بهمنماه سال 1392 نیز سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» از سوی ایشان ابلاغ شد. اما آیا اجرای این سیاستها به سالهای دههی 1390 باز میگردد؟ اگر اقتصاد مقاومتی را اقتصادی بدانیم که کشور را در برابر تکانههای گوناگون جهانی اعم از بدخواهانه یا غیر بدخواهانه حفظ خواهد کرد، مروری بر شاخصهای کلان اقتصادی در چهار دههی گذشته نشان میدهد که با آغاز جمهوری اسلامی، روند مقاومشدن اقتصاد ایران آغاز شده است و البته این مسیر، همچنان ادامه دارد.
اقتصاد مقاومتی، ماهیت «صفر و یکی» ندارد؛ بدین معنا که قرار نیست ما یا اقتصاد مقاومتی را بهطور کامل داشته باشیم و یا اصلاً هیچ درجه و سطحی از آن را نداشته باشیم. مقاومسازی اقتصاد، مراتب دارد و میتوان اکنون نیز درجهای از آن را داشت. اگر نگاهی به آمار درآمد سرانه (بر اساس برابری قدرت خرید) در طول سالهای جنگ تحمیلی بیندازیم، میبینیم در طول این سالها بهرغم آنکه یک جنگ نظامی بر ما تحمیل شد، درآمد سرانه تقریباً ثابت مانده و افت قابل توجهی نداشته است. همچنین فقر مطلق در ابتدای انقلاب اسلامی 35 درصد بود. این رقم در طول سالهای جنگ –بهرغم آسیبهایی که بهطور طبیعی، جنگ ایجاد میکند- ثابت ماند. بنابراین میتوان گفت پس از انقلاب اسلامی، ساختار و رویکردی که در اقتصاد بنا نهاده شد -بر اساس تعریف- درجهای از اقتصاد مقاومتی را در خود داشته است.
همچنین مروری بر ده سال تشدید تحریمهای ظالمانه در دههی 1390 نیز میتواند نشان دهد که اقتصاد ایران پس از انقلاب اسلامی، سطحی از مقاومسازی را به خود دیده است. اگر چه در این ده سال، قدرت خرید مردم به سال 1380 بازگشته و فقر مطلق نیز دو برابر شده و از 10 درصد در سال 1390 به 20 درصد در سال 1400 رسیده، اما وقتی به حجم تحریمها علیه کشورمان نگاه کنیم، میبینیم که در طول تاریخ چنین تحریمهایی بیسابقه بوده و آمریکاییها انتظار داشتند با این تحریمها، اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کنند. اما –بهرغم اشتباهات سیاستی در این یک دهه و شرطی کردن اقتصاد ایران به مذاکره و ... – مروری بر حسابهای ملی مرکز آمار ایران نشان میدهد که اثر تشدید تحریمها و فشار حداکثری از پاییز سال 1399 تخلیه شده و رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت در این فصل، مثبت شده است. همچنین رشد اقتصادی بدون نفت در نه ماههی سال 1400 نیز 3.8 درصد شده است.
ایوالیلا پسران در کتاب «مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی» توضیح میدهد که چطور نگاه انقلابیون در مورد استقلال اقتصادی از همان ابتدا، باعث شد تا در انقلاب اسلامی ترمیدور رخ ندهد و انقلاب از مسیر و آرمانهایش منحرف نگردد. بخشی از مقاومتی بودن ساختار اقتصاد انقلاب اسلامی، به این دیدگاههای نظری بازمیگردد و بخشی نیز به اقدامات عملی انقلابی؛ مانند خدماتی که جهاد سازندگی و نهادهای انقلابی مشابه، به مستضعفین ارائه میکردند. در فلسفهی علم، پرسش جالبی مطرح است و آن اینکه آیا «مشاهده، مقدم بر نظریه است یا نظریه مقدم بر مشاهده!؟» در مورد «نظریهی اقتصاد مقاومتی» به نظر میرسد با انقلاب اسلامی، مسیر مقاومتی شدن اقتصاد ایران آغاز شد، سپس آیتالله خامنهای با مشاهدهی این واقعیت موجود، آن مسیر را در قالب نظریه صورتبندی کردند و البته اگر چه ما در میانهی این مسیر هستیم، اما با مطلوب نیز فاصلهی بسیار داریم.
بنابراین وقتی جمهوری اسلامی در 8 سال جنگ نظامی تحمیلی و چهل سال تحریم که در یک دههی گذشته به اوج خود رسید، با قدرت و صلابت پیش رفته و دچار فروپاشی نشده، سخن گفتن از «اقتصاد مقاومتی» به یک معنا حرف زدن از یک تجربه و یک مسیر طیشده است. اگر چه این نظریه اولین بار در سال 1389 به این نام، معرفی شد و در سال 1392 نیاز سیاستهای کلی تحقق آن ابلاغ شد، اما در عمل، «اقتصاد مقاومتی» به اندازهی خود «انقلاب اسلامی» قدمت و تاریخ دارد و البته همچنان در حال تکامل است و با مطلوب، فاصلهی بسیار دارد.